قاب خالی

مثلا دیگه قرار نیست توش چیزی بنویسم!

قاب خالی

مثلا دیگه قرار نیست توش چیزی بنویسم!

سلام
من الان به اندازه ی یه عالم ناراحت و دپرس و ...از دست خودم عصبانیم! آخه به مازی یه چیزی گفتم که نباید میگفتم! ولی دست خودم نبود! واقعا از دهنم پرید! اصلا اصلا اصلا نمیخواستم کرم بریزم یا یه کاری بکنم که حالش گرفته شه! ولی... آخ کاش این اتفاق نیفتاده بود! کاش میتونستم بهش بگم که همینطوری از دهنم پریده! کاش شنیده نباشه اون تیکه رو! کاش...
خاک تو سر من که نمیتونم عین آدم دو کلمه حرف بزنم!
حالا هی برداشت میکنه! یعنی راجع به من چی فکر میکنه؟ من اگه بودم کلی ناراحت میشدم... بدیش اینه که این جور کارا تازگیا خیلی ازم سر میزنه! حالا اگه برم عذرخواهی فکر میکنین عین بچه آدم فکر میکنه؟ یعنی خیال نمیکنه عمدا این کارو کردم که بهونه گیر بیارم باش حرف بزنم؟!
خاک تو سر... چه فایده داره مدام فحش بدم به خودم؟
خدایا آخه چرا؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد